۰۹ اسفند ۱۳۹۲

بهشت






بهشت مفهومی است که در بیشتر مذاهب آمده و زندگی پس از مرگ و یا آخرت هست. بهشت جایی است که نیکوکاران پس از مرگ، در آن جاودانه می‌شوند. بهشت جایگاه پایانی هر انسان است و در آن جا به اندازه کارهای نیکش از مواهب آن برخوردار خواهد شد.
باغ عدن یا بهشت زمینی  طبق شرحی که در بخش پیدایش در کتاب مقدس آمده جایی است که نخستین انسان یعنی آدم وهمسرش حوا پس از آفریده شدن توسط خدا، آنجا زندگی می‌کردند. این باغ بخشی از داستان خلقت در ادیان ابراهیمی است. طبق داستان خلقت از  کتاب عهد عتیق موقعیت جغرافیایی آن به رودی چهار شعبه شده (فیشون، جیحون، حدَّقل، فرات) مربوط می‌شود.





 (مکاشفه یوحنا باب 21آیات 1 تا 6)
1-آنگاه آسمانی تازه و زمینی تازه.زیرا آن آسمان و زمین نخستین نا پدید شدندودیگر دریایی وجود نداشت.
2-   و شهر مقدّس اورشلیم جدید را دیدم که از جانب خدا از آسمان نازل می‌شود، حاضر شده چون عروسی که برای شوهر خود آراسته است.
3-   و آوازی بلند از آسمان شنیدم که می‌گفت، اینک، خیمهٔ خدا با آدمیان است و با ایشان ساکن خواهد بود و ایشان قومهای او خواهند بود و خودِ خدا با ایشان خدای ایشان خواهد بود.
4-   و خدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد. و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود زیرا که چیزهای اوّل درگذشت.
5-   و آن تخت نشین گفت، اکنون همه‌چیز را نو می‌سازم. و گفت، بنویس، زیرا که این کلام امین و راست است.
6-   باز مرا گفت، تمام شد! من الف و یا و ابتدا و انتها هستم. من به هر که تشنه باشد، از چشمه آب حیات، مفت خواهم داد. 

(مکاشفه یوحنا باب 21آیات15تا27)
15- و آن کس که با من تکلّم می‌کرد، نی طلا داشت تا شهر و دروازه‌هایش و دیوارش را اندازه بگیرد.
16-  و شهر مربّع است که طول و عرضش مساوی است و شهر را به آن نی پیموده، دوازده هزار تیر پرتاب یافت و طول و عرض وبلندی آن برابر است.
17- و دیوارش را صد و چهل و چهار ذراع پیمود، موافق ذراع انسان، یعنی فرشته.
18-  و بنای دیوار آن از یشم بود و شهر از زر خالص چون شیشه پاک و شفاف بود.
19- و بنیادِ دیوارِ شهر به هر نوع جواهر گرانبها مزیّن بود که بنیاد اول، یشم و دوم، یاقوت کبود و سوم، عقیق سفید و چهارم، زمرد
20-  و پنجم، جزع عقیقی و ششم، عقیق و هفتم، زبرجد و هشتم، یاقوت کبود و نهم، یاقوت زرد و دهم، عقیق سبز و یازدهم، فیروزه و دوازدهم، لعل بنفش بود.
21-   و دوازده دروازه، دوازده مروارید بود، هر دروازه از یک مروارید و خیابانهای شهر، از زر خالص چون شیشه پاک و شفاف بود.
22-   و در آن هیچ معبدی ندیدم زیرا خداوند خدای قادر مطلق و برّه قدس آن است.
23-   و شهر احتیاج ندارد که آفتاب یا ماه آن را روشنایی دهد زیرا که جلال خدا آن را نورانی می‌سازد و چراغش برّه است.
24-   و امّت‌ها در نورش سالک خواهند بود و پادشاهان جهان، جلال و اکرام خود را به آن خواهند درآورد.
25-   و دروازه‌هایش در روز بسته نخواهد بود زیرا که شب در آنجا نخواهد بود.
26-   و جلال و ثروت ملل به آنجا خواهد آمد.
27-   و چیزی ناپاک یا کسی که مرتکب عمل زشت یا دروغ شود، هرگز داخل آن نخواهد شد، مگر آنانی که در دفتر حیات برّه نوشته شده اند.



۲۲ بهمن ۱۳۹۲

مسئولیت شخصی






پس‌ تو ای‌ پسر انسان‌ به‌ خاندان‌ اسرائیل‌ بگو شما بدین‌ مضمون‌ می‌گویید: چونكه‌ عصیان‌ و گناهان‌ ما بر گردن‌ ما است‌ و به‌ سبب‌ آنها ضعیف شده‌ایم‌، پس‌ چگونه‌ زنده‌ خواهیم‌ ماند؟ 
به‌ ایشان‌ بگو خداوند می‌فرماید: به‌ حیات‌ خودم‌ قسم‌ كه‌ من‌ از مردن‌ گناهکار خوشحال‌ نیستم‌ بلكه‌ خوشحالم از این‌ كه‌ شریر از طریق‌ خود بازگشت‌ نموده‌، زنده‌ ماند. ای‌ خاندان‌ اسرائیل‌ بازگشت‌ نمایید! از طریق‌های‌ بد خویش‌ بازگشت‌ نمایید چرا می خواهید بمیرید؟ 
عدالت‌ مرد عادل‌ در روزی‌ كه‌ مرتكب‌ گناه‌ شود، او را نخواهد رهانید. و شرارت‌ مرد شریر در روزی‌ كه‌ او از شرارت‌ خود بازگشت‌ نماید، باعث‌ هلاكت‌ وی‌ نخواهد شد. و مرد عادل‌ در روزی‌ كه‌ گناه‌ ورزد، به‌ عدالت‌ خود زنده‌ نتواند ماند. 
هنگامی‌ كه‌ به‌ مرد عادل‌ گویم‌ كه‌ البتّه‌ زنده‌ خواهی‌ ماند، اگر او به‌ عدالت‌ خود اعتماد نموده‌، عصیان‌ ورزد، آنگاه‌ عدالتش‌ هرگز به‌ یاد آورده‌ نخواهد شد بلكه‌ در عصیانی‌ كه‌ ورزیده‌ است‌ خواهد مُرد. 
و هنگامی‌ كه‌ به‌ مرد شریر گویم‌: البتّه‌ خواهی‌ مُرد! اگر او از گناه‌ خود بازگشت‌ نموده‌، انصاف‌ وعدالت‌ را بجا آورد، 
و اگر آن‌ مرد شریر وام خود را پس‌ دهد و آنچه‌ دزدیده‌ بود پس دهد و به‌ فرایض‌ حیات‌ سلوك‌ نموده‌، مرتكب‌ بی‌انصافی‌ نشود، او البتّه‌ زنده‌ خواهد ماند و نخواهد مُرد. 
تمام‌ گناهی‌ كه‌ ورزیده‌ بود بر او به‌ یاد آورده‌ نخواهد شد. چونكه‌ انصاف‌ و عدالت‌ را بجا آورده‌ است‌، البتّه‌ زنده‌ خواهد ماند.



حزقیال 16-33:10